اسارت نامه

اشعار حمیدرضا محسنات

اسارت نامه

اشعار حمیدرضا محسنات

اسارت نامه

گفتن از تو برای من یک عمر
لذتی بود توامان با درد
برسرم خوب و بد در این دنیا
هرچه آورد شاعری آورد
.
.
.
کمتر وقت میشه وبلاگ رو بروز کنم
در اینستاگرام فعال ترم :
hamidreza.mohsenat@

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

سنگ بود و سنگ بود و سنگ بود ...

جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ

هر کجا رفتیم آنجا ، سنگ بود 

شام حتی جنس دلها سنگ بود 

کربلا هر قدر تیر و نیزه بود 

ده برابر شام اما سنگ بود 

میهمان بودیم و گویا این دیار 

رسم استقبالشان با سنگ بود 

آن محل تا پشت بام خانه ها 

رفت و آمد بود هرجا سنگ بود 

آتشی گر بود پس میریختند 

قوم ، خاکستر و الا سنگ بود 

خون تازه ، سر ، و این راه طویل 

نکته حل معما سنگ بود

...

حمیدرضا محسنات / 94

نظرات  (۱)

صلی الله علیک یا رقیه بنت الحسین... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی