اسارت نامه

اشعار حمیدرضا محسنات

اسارت نامه

اشعار حمیدرضا محسنات

اسارت نامه

گفتن از تو برای من یک عمر
لذتی بود توامان با درد
برسرم خوب و بد در این دنیا
هرچه آورد شاعری آورد
.
.
.
کمتر وقت میشه وبلاگ رو بروز کنم
در اینستاگرام فعال ترم :
hamidreza.mohsenat@

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

نشان به اینکه ...

سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۸ ق.ظ

نشان به اینکه شب جمعه اشک و آهی بود 

ببخش روز حسابم اگر گناهی بود

تورا به مادر پهلو شکسته ات آقا 

بگیر دست مراهم اگر که راهی بود 

شنیده ام که تو کوهی گناه میبخشی 

اگر که عشق تو در دل به قدر کاهی بود

تویی که بوده نگاهت همیشه و هرجا 

به من ، منی که دلم با تو ، گاه گاهی بود 

ببخش اگر که همیشه میان خوبانت 

شبیه من دو سه تا عبد روسیاهی بود 

به لطف توست اگر در هوای کربلا

گشوده است پر آن کفتری که چاهی بود

چنان کَرَم به منِ روسیاه کردی که 

خیال کرد دلم شاید اشتباهی بود 

...

حمیدرضا محسنات ‌/ مرداد 94

نظرات  (۳)

  • حامد سلامی
  • خیلی دلنشین بود این غزل ، لذت بردم
    آفرین طیب الله
    اجرکم عند الله عالی ، بروزم با یک غزل خوشحال میشم نقد بفرمایید 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی