اسارت نامه

اشعار حمیدرضا محسنات

اسارت نامه

اشعار حمیدرضا محسنات

اسارت نامه

گفتن از تو برای من یک عمر
لذتی بود توامان با درد
برسرم خوب و بد در این دنیا
هرچه آورد شاعری آورد
.
.
.
کمتر وقت میشه وبلاگ رو بروز کنم
در اینستاگرام فعال ترم :
hamidreza.mohsenat@

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر درباره گذشته» ثبت شده است

خورده ام مشت و لگد ، درد و بلا از خاطرات
در می آید شب هزاران دست و پا از خاطرات

 

گیرم اصلا هرچه هست و نیست را دادم به خاک
اشک میشوید دوباره خاک را از خاطرات ...

 

گاه با یک نام ، با یک عکس با یک بیت شعر
میخوری یکدفعه سیلی بی هوا از خاطرات

 

گاه در روز تولد گردنت انداخته ...  
یک پلاک از درد ، یک شال عزا از خاطرات

 

گاه بعد چند ساعت گریه دلتنگ تو ام ...
"مرگ " ای دستی که میگیری مرا از خاطرات

 

| حمیدرضا محسنات |